سفرنامه هندوستان - يكشنبه 2 آگوست

سفرنامه هندوستان

مسابقات قهرماني رده هاي سني آسيا

يكشنبه (2 آگوست)

به قلم رضا مهدی پور

اين سومين بار در زندگي ام بود كه ظهري را مي خوابيدم ... ادامه

زندگي تند مي شود !
به طرف لابي حركت مي كنيم ... محل سرو ناهار را نشانمان مي دهند ... سلف سرويس اش بدك نيست ... اما بايد تقاص از ياد بردن تذكر به سرآشپز را حالا پس دهيم ... غذا ها بس ناجوانمردانه تند است ... خداروشكر يكي چند دسري كه تدارم ديده شده است اسلايس هاي هندوانه است ... آبي بر روي آتش ... اوه آنطرف تر كيك خامه اي و بستي است كه خداروشكر حتماً امكان استفاده فلفل در آن نبوده كه نزده اند ... حتي ماست ها هم فلفلي است ... به خودم قول مي دهم كه ديگر از غذاهاي مادر ايراد نگيرم كه اينطور تنبيه نشوم !

كمي ماكاروني به همراه دسر ميوه سيرمان مي كند ... لحظه شماري مان براي اتمام نهار به پايان مي رسد ... با چشماني كاملاً بسته به سمت اتاق هايمان حركت مي كنيم ... اتاق زيبايمان بعد از چرت قبل از ناهار خيلي زيباتر به نظر مي رسد ... منظره پنجره اتاق ما هم به راستي منحصر به فرد است ... بازهم در به صدا در مي آيد ... نخير ... بازهم كارهايي مربوط به مسابقات ... و بدين ترتيب تا شام مجال خواب نمي يابم ...

شاممان را به راستي مجلل سرو كردند ... در باغي زيبا سلف سرويسي ويژه و وسيع تدارك ديده شده بود ... هنوز كاروان هاي حجيم تيم هاي خارجي نرسيده اند ... به همين دليل سلف تقريباً در سيطره ايراني هاست ... دور تا دورمان را پنكه هايي حار احاطه كرده ... خوشبختانه سرآشپز محترم هتل بسيار حرف گوش كن بوده و غذاها نيز قابل خوردن است ... ديگر مي آيم كه بروم بخوابم ... اما در راه 20 ثانيه اي اتاقم 70  80 دقيقه به طول مي انجامد ... در عوض مطمئن هستم هيچ خانواده اي از عدم پاسخگوئي ام و همچنين عدم پيگيري رفع مشكلات گله اي ندارد ... بالاخره مي خوابم

ساعت 10:30 صبح روز دوم آگوست سال 2009 ميلادي است ... اما هنوز نمي توانم از تخت خوابم دل بكنم ... بقيه هم دست كمي از من ندارند ... صبحانه را فراموش مي كنم ... به كارهاي جاري ام مي پردازم و البته مصرانه به دنبال اينترنت هستم ... اينترنت اينجا بسيار گران است ... تقريباً به پولمان مي شود ساعتي 10000 تومان !!

باز هم به اتاق هاي برگزار كننده ها مي روم ... آقاي تهراني به من مي گويد من را راجع به صدور آيدي كارت ها كار دارند ... عكس ها تحويلشان مي دهم اين بار كاملاً پشت نويسي شده و به تفكيك بازيكن، مربي، همراه و ...

مي رويم ناهار ... اين بار ناهار را در سالن مجلل ديگري برايمان در نظر گرفته اند ... درست است به نفعمان است اما هندي ها بدجوري وسعت هتل و همچنين امكاناتشان را به رخمان مي كشند ... بازهم سلفي وسيع و متنوع ... غذاها از ديشب نيز قابل خوردن تر است ... تعداد سالادها و دسر ها نيز از تعداد انگشتان دو دست و شايد هم دو دست و يك پا تجاوز مي كند !!

تمام مدت ناهار حواسم هست كه تكنيكال ميتينگ (جلسه فني) مسابقات كه ساعت 16برگزار مي شود را يادمان نرود ... در اعزام قبلي قصور در اين مورد بهاي سنگيني براي كاروانمان داشت كه البته به خير گذشت ... از تالار ناهار به سمت اتاق حركت مي كنم ... محمد امين را داخل استخر مي بينم كه تك و تنها و غريبانه در آن به سر مي برد ...

بچه ها نيز با ديدن محمد امين همه به سمتم مي آيند ... همه التماس استخر دارند ... موضوع را بررسي مي كنم ... بلافاصله پس از پاسخ مثبتم بچه ها با سرعت نور و كاملاً مجهز در لب استخرند ! آب بسيار تميز و زلال است ... شاهين و برديا اول كمي از آب ترس داشتند ولي حالا همه چيز برايشان عادي شده ... چند تن از پدرها هم به ما ملحق شده اند ...

حكايت ما اسفندي ها و آب نيز جدا ... ولي بچه ها كلي آب بازي كردند و كلي خستگي شان در رفت ... خوشبختانه هيچ بانويي حتي به سمت استخر هم نيامد ...

پس از استخر سريعاً به اتاقم مي روم  ... آماده جلسه فني مي شوم ... افشين پس از ناهار به من گفته بود يك ربع به چهار در محل لابي حاضر باشم ... كمي دير مي كنم ... 7 يا 8 دقيقه به چهار به افشين و داور كشورمان آقاي پورشاهماري ملحق مي شوم ... بر عكس ظاهر ساده من آنها بسيار شيك و شق و رق هستند ...

به جلسه مي رويم ... سرداور مي آيد با ... او سلام مي كنم ... بسيار بسيار تحويلم مي گيرد ... پروفسور آنانتورام سال گذشته براي دوره پيشين مسابقات به تهران آمده بود ... چون بيشترين اوقاتش را با من مي گذارند نگذاشته بودم كه به او بد بگذرد ... جلسه در غياب سرپرست دو سه تيم مثل ويتنام و بوتان (!) كه گويا هنوز نرسيده اند برگزار شد ...

نكات مهم جلسه فني :

متمايز بودن گروه سه نفره ايران و همچنين تسلط مثال زدني افشين در جلسه وي را به عضويت هيئت ژوري در مي آورد ...

بازيها بر خلاف آئين نامه صبح ها 10 و عصر ها 17 برگزار مي شود ... تساوي زير 30 حركت موقوف و هم كشوري ها در دور آخر با هم ديدار نمي كنند ... ساعت تاخير هم برخلاف قوانين اختيازي جديد صفر ثانيه نيست و بازيكنان تا 45 دقيقه فرصت دارند خود را به پشت ميز برسانند ... رده هاي زير 16 نفر در 7 دور و بالاي آن در 9 دور برگزار مي شود و ...

 

 جلسه فني را با موفقيت و مي شود گفت با غنائم پشت سر مي گذاريم ... جزو معدود بارهايي بود كه تمامي خواسته هايمان را به كرسي نشانديم ... شروع مراسم افتتاحيه ساعت 6 عصر است ...

چون شديداً خواب بر من مستولي شده ادامه ماجرا را در فرصتي ديگر مي نويسم ... ولي شما را از ديدن تصاوير محروم نمي كنم ... شب خوش (ساعت 11:53 چهار آگوست)

عكس هاي بيشتري از افتتاحيه خواهم درج كرد فعلاً خواب مجال نمي دهد ...

عكس زير را حيفم آمد درج نكنم

سید محمدامین طباطبایی

شماره تماسم در هند :  9971186002 (91+)
رضا مهدی پور شطرنج  رضا مهدی پور شطرنج  رضا مهدی پور شطرنج