![](images%20news/chess__by_ArtesLiberales.jpg)
![](http://www.uploadhouse.com/fileuploads/2678/267896256cf71c0177a9ec90e61c612f75b0f32.jpg)
محمدرضا اسدالهی نوشت :
با سلام و آرزوی توفیق برای همه دلسوزان شطرنج
با اینکه هجمه کارهای هیأت شطرنج کرج فرصت را بر حقیر تنگ نموده امادرج مطالب مندرج در برخی سایت ها در ارتباط با آقای هدهدی مرا برآن داشت که مسایلی را جهت شفافیت اذهان عمومی مشخص نمایم.
بی شک انعکاس اخبار و واقعیت های شطرنج کشور و نقد سازنده در تعالی و پیشرفت شطرنج موثر بوده و در عملکرد مسئولین نقش اساسی ایفا می کند. گفتن وافعیت های هرچند تلخ اما شفاف در دراز مدت به شیرینی مبدل می شود .
ما منکر نقد سازنده نیستیم اما تخریب بدون سند و مدرک و جوسازی را نیز به صلاح شطرنج کشور نمی بینیم.
اینحانب نه به عنوان یک مسئول بلکه از جایگاه خدمتگذاری که از نزدیک با واقعیت های موجود در شطرنج استان تهران آشنا بوده و با مشکلات دست و پنجه نرم کرده ام خواستم تا اگر از عملکرد
آقای هدهدی رئیس هیئت شطرنج تهران صحبت می شود واقعیت های موجود را نیز در نظر گرفت .
کسانی که تاریخ مصرف آقای هدهدی را تمام شده می دانند بدانند که چند دلسوز مثل ایشان در شطرنج کشور وجود دارد ؟
مطمئنا روحیه نقد پذیری و شجاعت در انعکاس مطالب فوق نه در دفاع از شخص خاص بلکه در انعکاس واقعیت های شطرنج ایران موثر خواهد بود . زیرا که همه ی ما تعالی و رشد شطرنج کشور را می خواهیم لیکن هر یک به زبانی یکی انگور می خواهد یکی عنب و دیگری اوزم.
گرچه موضع آقای هدهدی برای کاندیداتوری هیئت شطرنج تهران بر من ناشناخته است لیکن اگر ایشان بحث عدم حضور خود را مطرح کرده است چرا سخنان ایشان را شفاف مطرح نمی کنید. دوستان منتقد چرا عملکرد فردی را زیر سوال می برند که به قول آنها وجود خارجی در انتخابات تهران ندارد و به عبارتی ترس از هدهدی چرا ؟
آنچه که شطرنج ایران با آن دست به گریبان است نگرش سنتی برخی مسئولین به شطرنح است که بود و نبود آن برایشان تفاوتی ندارد در سیستم و لایه های جامعه همچون آموزش و پرورش و ارگان ها و
خانواده ها هنوز بر سر بود و نبود این رشته بحث است در جایی که حضرت امام با پیام تاریخی و فتوای مصلحانه ی خود بزرگترین پرچم دار مصلح لقب گرفت و خود را قربانی نمود و فرمود نجات اسلام قربانی می خواهد برخی مسئولین دایه ی دلسوز تر از مادر و برخی دیگر کاسه ی داغ تر از آش هستند و با سمپاشی و استفاده از عقاید مذهبی و سنتی اصل شطرنج را زیر سوال می برند چگونه انتظار تعالی و پیشرفت دارید.
کدام باشگاه ، کدام مدیر صنعتی و کدام مسول شهر و شهردار، کدام برج ساز کدام شورا و... حامی شطرنج است و اگر به دقت بنگرید حامیان شطرنج به شمار انگشتان دست هم نمی رسند.
ما جامعه شطرنج حامی نمی خواهیم اسپانسر نمی خواهیم اما مشکل ساز و سنگ انداز هم نمی خواهیم .
نگاه کنید که در برخی موارد شاه می بخشد و بنده ی شاه مشکل تراشی می کند.
در این شرایط نه آقای هدهدی و نه هیچ کس دیگر نمی تواند برنامه را آنگونه که شایسته است پیش ببرد.
در همین وزارت آموزش و پرورش بنگرید که مسابقات فرهنگیان را به راحتی یک آب خوردن حذف می کنند و عدم کار کارشناسی چه لطمه ها که به شطرنج زده است.
به گفته ی مسئول مالی وقت فدراسیون (آقای آقایی) بودجه فدراسیون شطرنج نسبت به سال گذشته کاهش داشته است در حالی که تعداد متقاضیان داوری مربیگری بازیکنان و ...
به طور طبیعی افزایش می یابد چگونه می توان با دستان خالی شعار همگانی کردن شطرنج را سر داد .آیا می توان با دست خالی به جنگ شیر رفت ؟
بسیاری از مسئولین هیئت های شطرنج استان و شهرستان برای انجام امورات جاری و افرادی به نام اسپانسر مراجعه می کنند و در مواردی حضیض می شوند و در بسیاری از موارد پیدا کردن حامی واقعی شطرنج پیدا کردن سوزن در انبار کاه است.
«دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست»
قضاوت در مورد مسولین شطرنج باید با واقعیت ها و پتانسیل های موجود همراه باشد و در غیر این صورت قضاوت صحیح نخواهیم داشت.
آیا درست است که از بیرون گود فریاد بر آوریم لنگش کن ؟
شخص آقای هدهدی در آخرین جلسه مجمع فدراسیون در نقد مصوبه پیشنهادی کمیته مربیان و داوران در دفاع ار حقوق سرپرست فنی و سرپرست کل مسابقه مطالب سازنده ای را بیان نمودند و در جلسه برگزار شده در مسابقات المپیاد ایرانیان در تبریز به طرح جامع و کامل مسابقات سیمولتانه وسیع مبادرت کردند که قابل تعمق است.
آیا می توان عملکرد ۱۲ ساله یک مدیر را به راحتی آب خوردن زیر سوال برد ؟
نقد باید منصفانه و با در نظر گرفتن محدودیت های جامعه و بودجه و امکانات فدراسیون باشد نه منافع شخصی و در پایان باید به شناخت افراد کاندید شده و برنامه های آنها دقت نمود.
بیاییم بجای دلسرد کردن افراد برنامه ها و اهداف کاندیداهای موجود را انعکاس دهیم و برای شکستن فرهنگ انحصار چاره ای بیندیشیم که همه از یک خانواده ایم.
ار کس را داد مردی یک درم آن یکی گفت این بانگوری دهم
آن یکی دیگر عرب بد گفت لا من عنب خواهم نه انگور ای دغا
آن یکی ترکی بد و گفت این بنم من نمیخواهم عنب خواهم ازم
آن یکی رومی بگفت این قیل را ترک کن خواهیم استافیل را
در تنازع آن نفر جنگی شدند که ز سر نامها غافل بدند
سایت آچمز از درج مقالات، انتقادات و پیشنهادات سازنده ی شما عزیزان استقبال می نماید
بدیهی است، آچمز مقالات بی نام و نشان را فاقد اعتبار می داند